نهج

برسی حسن فعلی و حسن فاعلی

1389/11/12 0:20
نویسنده : امیر
18,619 بازدید
اشتراک گذاری

بسم رب الحسین علیه السلام

با صلوات بر محمد و آل محمد

مو ضوع:برسی حسن فعلی و حسن  فاعلی

به نام خالق بهترین خلایق ،حضرت رسول اکرم و خاندان طاهرینش علیه و علیهم السلام، در این تحقیق سعی داریم تا با بررسی نظرات ارائه شده و آیات و روایات به بررسی این مطلب بپردازیم که آیا عمل نیک از هر کس سر بزند در ملکوت الهی از او پزیرفته خواهد شد یا شرایط دیگری هم لازم است ، ابتدا نظرات  مختلف را می آوریم :

1.   در مرحله اول یک جستجویی در سایتها خواهیم داشت و نظرات گوناگون را عینا منعکس کرده و سپس آنا را مورد ارزیابی فرار می دهیم :

 

حسن فعلی یعنی : کار ، یک کار خوب وپسندیده و مورد تائید دین الهی باشد .

حسن فاعلی یعنی : کننده و فاعل کار ، انسان درست و موحدی باشد .

خداوند تنها کاری را از انسان قبول می کند که دو شرط بالا را داشته باشد نه هر کاری و نه از هرکسی .

کاری مورد قبول الهی است که هم از حسن فعلی و هم از حسن فاعلی برخوردارباشد . پس برای بهشت رفتن دو شرط لازم است : حسن فعلی و حسن فاعلی . اما برای سقوط در جهنم ( یا لااقل گرفتار شدن به عذاب اخروی ) یک شرط کافی است :  گناه .

انهم از هرکس که باشد . مومن هم اگر گناه کند ، استحقاق جهنم را در خود ایجاد کرده و آلوده شده و اگر این آلودگی را با توبه و جبران در دنیا تطهیر نکند لاجرم باید با آتش جهنم تطهیر شود . اما غیر موحد اگر کار خیری کرد از او پذیرفته نیست چون حسن فعلی را دارد ولی حسن فاعلی را ندارد . البته برای کار خیر او اثر دنیایی دارد چون براساس قانون تکوین هیچ کاری بی اثر نیست . اثر دنیایی کار خیر او این است که خداوند کار دنیایی او را اصلاح می کند . یا از گناهان او عفو کند  یا از عذابش بکاهد . به هر حال بهشت نصیب او نخواهد شد .

نکته : اینطور نیست که یک موحد ومومن ، با انجام گناهان ، مستقیما وارد جهنم شود بلکه بستگی به نوع کناه او دارد . بسیاری از کناهان انسان موحد ومومن ، در لحظات احتضار یا در برزخ  تسویه می شود . اگر نشد در مواقف مختلف قیامت ، اگر گناهانش سنگین تر باشد ، و در این موقف تطهیر نشود ، آخرین دوا برایش آتش جهنم است که : آخر الدواء الکی یعنی آخرین دارو داغ کردن است . چون الودگی برخی گناهان با چیزی جز آتش تطهیر نمی شود . باید این گناه که بصورت چرک و کثافات صفحه جان انسان را پوشانده  به نوعی تطهیر شود و برخی گناهان فقط با اتش پاک می شوند . و تا این گناهان تطهیر نشوند ، خبری از ورود به بهشت نخواهد بود . تعداد کسانی که خلود در جهنم خواهند بود بسیار کم هستند اما بالاخره تعدادگرفتاران به عذاب و آتش هم بسیار خواهند بود و این بسیارها پس ار مدتی عذاب تطهیر خواهند شد . امام تحمل یک لحظه آن عذاب ها هم ممکن نخواهد بود ( اعادناااله من شرور انفسنا و سیئات اعماالنا ) .

در دنیااگر بخواهند چیزی را تطهیر کنند یا با آب است یا با اتش . مثلا جاب نجسی را با اب می شویند و تطهیر می شود اما خود نجاست را( عین نجاست )  که نمی شود با اب تطهیر کرد . مثلا مدفوع موجودی که خون جهنده دارد با اب تطهیر نمی شود . جایی که الوده سده با اب تطهیر می شود ولی خود مدفوع را که نمی شود با اب پاک کرد . باید با اتش پاک کرد و ان را سوزاند تا ماهیتش عوض شود تا تبدیل به خاکستر شود. خاکستر که شد دیگر نجس نیست . گناهان هم همینطورند . برخی از آنها را نمی توان پاک کرد الا به آتش .[1]   

 

حاج آقا واحدی: یک سوال استسی هست که در بحث عدل مطرح می شود و آن این است: جایگاه اعمال نیک غیر مسلمانان نزد خدا چیست؟ آیا آنها هم به ثواب می رسند یا نه؟ آیا خدا در قبال اعمال خوبشان به آنان پاداش می دهد؟
اگر بگوییم کافر یا غیر مسلمان کارهای خوبش کلا نادیده گرفته می شود، این با عدل الهی منافات دارد. یعنی می توان این سوال را مطرح کرد که پس فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره چه می شود؟ عدل خدا چه می شود که نزد او کار خوب با کار بد تفاوت دارد و نباید به هردو به یک شکل نگاه کند؟
اما اگر بگوییم کارهای خوب، خوب هستند حتی اگر خدا برای آنها حکمی نازل نمی کرد و کار خوب در دستگاه خداوند بی مزد نمی ماند، بنابراین کافر هم اگر کار خوب بکند ثواب دارد و پاداش می گیرد، آن وقت سوال این است که پس نقش دین چه می شود؟ چه فرقی می کند که من مسلمان باشم یا نباشم؟ اگر من مسلمان نباشم و کارهای نیک انجام بدهم و ثواب ببرم چه فرقی با مسلمان ها دارم و مسلمان ها چه امتیازی بر من دارند؟ یعنی اگر اینطور است چه ضرورتی داشت که خداوند دین معرفی کند و پیامبر بفرستد؟

 

آقای شیرعلی: کاربرد دین چیست؟ آیا فقط در حد همان چارچوبهاست؟ این چارچوبها را بشر نمیتواند کامل بفهمد!

 

خانم الله وردی: درست است دین اسلام کاملترین دین است اما با توجه به هر کار خوبی خدا پاداش میدهد چون همه پیامبرها را خدا قرار داده برای هدایت و تمام پیروانشان هم جز هدایت شدگانند.

 

آقای شیرعلی: دین ها تا قبل از اسلام در یک محدوده زمانی معتبر بود. ‌هر پیامبری از پیشینیان خودش میتواند شفاعت کند اما وقتی پیامبر دیگری می آید، این محدودیت زمانی اجرا می شود. بنابراین در زمان پیامبر جدید پیروان پیامبر گذشته دیگر حجتی ندارند که بتوانیم بگوییم بر حق هستند.

 

آقای چاکری: کار خوب،خوب است. قطعاً‌عدل الهی اینها را به یک میزان میسنجد.

 

آقای محسن: اگر یک آدم ملحد که اعتقاد به هیچ چیز ندارد خدا کارهای نیکش را نبیند و محاسبه نکند خلاف عدل است. اما اینکه بعضی مسلمانها کار نیک را به خاطر پاداش انجام دهند هم یک جوری درست نیست.

 

خانم الله وردی: ما نمیتوانیم میزان خدا را به صورت کامل بشناسیم. شاید یک آدم بدکار در لحظات آخر عمر خود پشیمان شود و به بهشت برود! ‌ما نمیدانیم خدا چگونه برخورد میکند! مثل حر که در لحظات آخر به لشکر امام حسین (ع) پیوست.

 

آقای شیرعلی: مثال شما قابل قبول نیست. حر آدم پاک و ساده ای بود و لحظه ی آخر هم به ذاتش برگشت. اگر کسی عمدا و از روی اگاهی گناه کند تا آخر عمر، می تواند برگردد؟ وقتی عملی رخ میدهد کاربرد آن و تاثیر آن را خارج از دین و غیر دین باید دید. شاید به کسی که داخل دین بوده ظرفیتهای رشد بیشتری داشته باشد و چون استفاده نکرده مورد سوال قرار گیرد. اینها در پاداش تاثیر میگذارد.

 

آقا محسن: آدم دیندار به خاظر اطلاعش از عذاب و عقاب خدا شاید بعضی کارهای بد را انجام ندهد و اعمال نیک را انجام دهد. اما اگر همان ملحد با خلوص کاری را انجام دهد، ارزشش بیشتر است.خلوص در هر کاری باشد ارزشش زیاد است.

 

حاج آقا: عمل خوب، خوب است. چرا ارزش کار خوب ملحد بیشتر است؟ خیلی ها می گویند اصلا ارزش ندارد مگر اینکه مسلمان باشد؛ ما هنوز تکلیفمان با اینها روشن نشده شما از آنطرف بام پایین نیفتید..

 

آقا محسن: اگر کسی تمام تلاشش را بکند خدا قطعاً ‌عملش را قبول میکند.

 

حاج آقا: ما به دنبال تعیین تکلیف برای خدا نیستیم.نه می توانیم نه دنبالش هستیم.. میگویند یکی از اعراب فوت کرد،‌ پیامبر بر جنازه اش نماز خواند. زنش گفت: گوارایت باد این مرگ که بهشت بر تو واجب شد.
پیامبر فرمود: ‌ من که پیغمبر خدا هستم نمی دانم سرنوشت آن دنیایم چیست؛ آنوقت تو چطور به این نتیجه رسیدی که جایگاهش بهشت است؟ 

 

آقای کمالی: خدا میگوید: ای انسان تو را آفریدم که مرا عبادت کنی وگرنه تو هم مثل بقیه حیوانات به زندگی خود ادامه بده! هرچقدر بیشتر به سمت حقیقت برویم بیشتر به سمت تکامل میرویم. و این تکامل به سمت معبود همان بهشت است. انسانی که بدون انگیزه الهی عملی را انجام دهد یا عملش از روی غریزه است یا روانی است! اگر به انگیزه حقیقت در حال حرکت کردن هستیم مطمئناً‌به نتیجه میرسیم.



[1] سایتhttp://andishehh.i

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نهج می باشد